عشقولانه

زبان من نمی­چرخد که گویم قصۀ درد و فراقت را / زبانم لال گردد گر بگویم من به این بیگانگان راز نهانت ر /ا بگویم که چطور رنجم بدادی تو / چطور زانو زدم من در کنارت / که ببخشا و ترحم کن براین دیوانۀ مسکین / پریشانم هنوزم من برایت / بمیرم من الهی دل فدایت / تو هرگز هیچ فهمیدی که من خاموش ماندم تا تو برگردی / تا بیاییِ و کمی / مرحم نهی بر این پریشانی / تا بیایی و برای / باع من یک سایبان باشی /  

 تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم/ شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم / تو کیستی که من از موج هر تبسم تو / به سان قایق سرگشته روی گردابم 

نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام میکشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطر ها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها ز ابرها بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعر ها و شورها
به راه پر ستاره ه می کشانی ام
فراتر از ستاره می نشانی ام

آسمان ادامه ی چشمان توست و زمین رویشگاه ترا نه باران نگاه مهربانت . آنقدر صمیما نه می باری که دلهایمان پروا نه ای تر از دل شاپرکها می شود و دستهایمان تب آلوده تر از هم آغوشی   صبح و شبنم. دختر رویاهای قشنگ فراوانی غزلهای نابی . دختر تکرار نا پذیر ترین ماجرای عشق که چشمهایت را از هر زبان که شنیده ام نا مکرر است . فدای ناز نگاهت که دلم را تا کجاهای ملکوت که نمی بری و بارش بی نظیر لبخندت که روح مرا تا به کجاها که وسعت نمی دهد . 

    .

بیا در یک شب آرام و مهتابی کمی هم صحبت یک یاس باشیم اگر صد بارقلبی را شکستیم بیا یک بار هم بااحساس باشیم بیا به احترام قصه عشق به قدر شبنمی مجنون بمانیم بیا که گاه از روی محبت کمی از درد لیلی را بکاهیم 

آسمان می بارد...گل می میرد.. تو نه آسمان باش ، نه گل . زمین باش تا گل برای تو بمیرد و آسمان برای تو ببارد...! hich midoonid FAMILY yani chi??? F:father A:and M:mother I:i L:love Y:you !!!!! بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم