عشق

مطلب- عکس- شعر

عشق

مطلب- عکس- شعر

اس ام اس لاو

شکسپیر میگه : وقتی کسی رو دوست داری ، هر چند وقت یک بار بهش یادآوری کن تا فراموش نکنه قلبی براش می تپه ، این یک یادآوریست !تحملی که داده بودی داره تموم میشه / مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه / دلم داره شور میزنه ، این دل رو بی خبر نذار / تورو خدا با خوبی هات روی هیچ دلی اثر نذار .
 
نارفیقان را ببین خنجر به دست / دی کمین بنشسته با نام رفاقت .همرنگ تمام آرزوهای منی / غارتگر قلب و دین و دنیای منی .مرا صد باز اگر از خود برانی دوستت دارم / به زندان جفایت گر کشانی دوستت دارم / به پیش خلق گر نتوان حدیث عاشقی گفتن / درون سینه ی تنگم نهانی دوستت دارم .
 
میخوام روی حرفم هنوز ایستاده باشم / بذا دوستت دارم رو هزار بار گفته باشم / بخوای تا قیامت می گم دوستت دارم رو / بهونه ای نمی خوام به دستت داده باشم / ما که گفتیم هزار بار تو یک بار هم نگفتی / ولی نزدیکه اون روز که به دامم بیفتی .
 
تو میگی بدون من دنیا برات زندون تنگه / من میگم بگو عزیزم ، تو دروغات هم قشنگه .
 
طوفان با همه ی شدت خود به ساحل و آرامش منتهی می شود و حتی در بحبوحه ی شدت خود در جستجوی آرامش است ، من نیز همه ی عصیانم به عشق تو ختم می شود و یگانه فریاد درونم این است که تو را ، تنها تو را !
 
اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند ، بگذار پایان تو را غافلگیر کند ، درست مانند آغاز !
 
ز همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست ، مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است .

در تنور عاشقی سرد مکن / در مقام عشق نامردی مکن / حرف مردی می زنی مردانه باش / در سرای عاشقی افسانه باش .
 
گر راضی شوی از من ، همه روزم به شادابیست / گر نامه ام شود از سوی تو امضا کافیست .
 
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است .
 
چنین گفت زرتشت : عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهربانی مهر بورز ، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش .
 
دل تمنا می کند تا من بسازم خانه ای / عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای ؟
 
یافتن میلیون ها دوست معجزه نیست ، معجزه تویی که بین میلیون ها دوست ، تکی !
 
بزرگترین درد دنیا اینه که بدونی پناه لحظه هات ، پناه دیگری دارد .
 
باز هم ثانیه ها اسم تو را جار زدند / و دقایق امشب به تو تکرار زدند / سکوتی که در این عقربه ها می چرخید / نکند در دل تو اسم مرا دار زدند .
 
کاش میدانستی آن کس که تو در تو امید به زندگی را پرورش می داد ، خودش محتاج قطره ای از باران محبت بود .
 
گله دارم ز همه قول و قراری که نشد / سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد .

خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن / به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن .
 
وقتی پروانه ی عشق در تاری بیفتد که عنکبوتش سیر باشد ، تازه قصه ی زندگی شروع می شود ، زیرا دیگر نه می تواند پرواز کند نه بمیرد .
 
لحظه ها خاطره اند ، زندگی شوق تمنای همین خاطره هاست ، بیادتم .