عشق

مطلب- عکس- شعر

عشق

مطلب- عکس- شعر

کاش میشد

کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد
کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد
کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد
کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد
کاش می شد با نسیم شا مگاه برگ زرد یاس ها را رنگ کرد
کاش می شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد
کاش می شد در سکوت دشت شب ناله ی غمگین باران را شنید
بعد ، دست قطره ها یش را گرفت تا بها ر آرزوها پر کشید
کاش می شد مثل یک حس لطیف لابه لای آسمان پرنور شد
کاش می شد چا در شب را کشید از نقاب شوم ظلمت دور شد
کاش می شد از میا ن ژاله ها جرعه ای از مهر با نی را چشید
در جواب خوبها جان هدیه داد سختی و نا مهربانی را شنید
مریم حیدرزاده

پیام من

پیام من عشق است .. !! به خودت عشق بورز که آغاز کار است. سپس به آنانی که به تو نزدیک اند ، عشق بورز. پس از آن به دنیا و کل جهان. فقط در اینصورت قادر خواهی بود به خدا عشق بورزی. سفر از خود آغاز می شود و درخدا پایان می پذیرد . این دو، دو کرانه رودخانه هستند. تو یکی از کرانه ها هستی و خدا آن دیگری و عشق پلی است بین این دو کرانه. این پـــــل از روی کل رودخانه می گذرد اما انسانها از عشــــــق می هراسند. به همین دلیل است که به عبادت می پردازند. هرگز نمی فهمند که چه می کنند. عبادتشان از روی نادانی است، تا زمانیکه عبادت ازعشق سرشار نشود نمی تواند راستین باشد. زندگی مردم از عشق بی بهره است اما همچنـــان به کلیساها و معبدها می روند. این کار کاملا بی معنی است ! تا زمانیکه در عشـــــق زندگی نکنی نمی توانی وارد هیچ معبدی شوی و کسی که در عشــــق زندگی می کند نیازی به وارد شدن به معبد را ندارد، او از قبل در آنجاست. این پیام ساده را بخاطر بسپار و با آن زندگی کن، زیرا آن، نظریه ای نیست که بدان باور یابی، بلکه خود زندگی است. در عشق شکوفا شو. رایحه دلنواز عشق را پراکنده ساز که این عین عبادت است. تنها رایحه دلنواز عشــــق به خدا می رسد نه هیچ چیز دیگر ....

گل ناز

گل نازم
تو با من مهربون باش
واسه چشمام پل رنگین کمون باش
اسیر باد و بارونم شب و روز
گل این باغ بی نام و نشون باش
من عاشقی دلخونم
شکسته ای محزونم
پناه این دل بی آشیون باش

ادامه مطلب ...